آبشار جلسنگ(سوادکوه شمالی، مازندران)

جنگل های کم ارتفاع سوادکوه در یک کلام دل می برد… یک وقت میخواهی چند روز در دلش راه بروی و تنفس کنی… سفر آبشار جلسنگ در حال و هوایی مه آلود در مهرماه حسابی حال ما را ساخت.

آبشار اول جلسنگ

به دنبال یه سفر برای راه رفتن، تنفس و تفکر بودم. یار سفر باشد و مکان زیبا دیگر درنگی نمی ماند. کوله بار سبکی به سوی لفور و سوادکوه بستیم و پنجشنبه ظهر در شاه کلا بودیم. هوا ابری و خنک بود. سرد نبود. اواخر مهرماه بود. خواستیم با ماشین تا آخرین ده (ریکو) برویم که گروهی که برای تعمیر جاده با لودر و کامیون آمده بودند گفتند تازه خاک ریختیم و ممکن است زیر ماشین بگیرد. هفته قبلش جاده را سیل زده بود. ماشین را در تفرجگاه حنگلی شاهکلا گذاشتیم و ۴ کیلومتر اضافه پیاده روی در جاده خاکی را به جان خریدیم. مهم نبود. وقت هم داشتیم.

بالاخره به ده آخر رسیدیم. داخل ده ریکو چقدر سخت بود راه پیدا کردن. همه جا حریم خانه ها بود. واقعا گیج شده بودیم. شاید باید از کنار رود میرفتیم. اما نمیشد ، راهش سنگلاخ بدی بود. رفتیم خلاصه ولی در برگشت یکی از مالک ها دلخور بود و تند برخورد کرد. روستا هفته ای بود که برق نداشت، تیرها را سیل انداخته بود.  روستا را که رد کردیم فضا طبیعی تر شد. ما بودیم و رود و دره و جنگل. ابر و مه و فضای بینظیر. راه پاکوب بود و دشواری نداشت. همان اوایل مسیر از رود باید می گذشتیم. اولی پلی داشت و دمی را با چوب پلی ساختیم. رود کوچکی بود. گذر ها که تمام شد وارد جنگل شدیم. ناهار را سرپایی خوردیم و سرحال ادامه دادیم. نزدیکی های آبشار خانه ای بود که درب حیاطش باز وشیر آب هوس برانگیزش ما تشنه لبان را سیراب کرد. غیر از آن آبی ندیدیم تا به آبشار زیبا و گل آلود جلسنگ رسیدیم. نشستیم و سیر نگاهش کردیم. سهند در کوله کاملا خوابش برده بود.

آب از روی صفحه ای سنگی سر می خورد و از ارتفاع می ریخت و آبشار را ساخته بود. کمی جلوتر که ادامه دادیم آبشار دوم با همان شمایل و قامت آبشار دوم جلسنگ بود. خیلی شبیه بودند. شاید در نگاه اول تفاوت دو آبشار معلوم نباشد.

بعد از دیدن آبشارها راهی پایین بودیم. میانه راه، دود از دودکش کلبه ای بلند بود و در مه فرو می رفت. صحنه دلربایی بود، شاید دوست داشتم فنجان بدست کنار آن بخاری که نمیدانم چه شکلی بود نشسته بودم. شاید دوست داشتم شب را آنجا به سر کنم. ولی خیالات بود و قصد پایین رفتن داشتم.

  در مسیر پاکوب دری چوبی وجود داشت. از در عبور کردیم وصحنه ای عجیب پدیدار شد. اسب سفید رها در آن حوالی با چشمان معصومش به ما زل زد. می خواست از حصار بگذرد ولی اجازه نداشت، شاید صاحبش اجازه نمیداد، شاید ما قضاوت کردیم که نباید بگذرد. آمد و خواهش کرد ولی نمیتوانستیم در را برایش باز کنیم. تا پایین مسیر اسب نجیب در فکرمان بود. کاملا تاریک بود که به محل اقامت در شاهکلا رسیدیم. قصد چادر زدن داشتیم.

منتظر گروهی دیگر از دوستان بودیم تا فردا صبح برای دیدن آبشار انجیلی کا برویم. این آبشار هم مبدأ حرکتش تقریباً از همانجا بود. خلاصه یک سفر و دو آبشار.

در مسیر شاهکلای لفور
بخش هایی از جاده که تعمیر شده بود خاک نرمی هم داشت.
پل عبور از رود
بعد از عبور از پل با چمن دل انگیزی رو به رو بودیم. بسیار مناسب اتراق بود.
در ابتدای مسیر و آن چمن زیبا
به ترتیب از راست : سهند، احسان و صالح
محل استراحت و ناهار بعد از گذر دوم از رود
نمایی از رود گل آلود
در مسیر جلسنگ
حال و هوای پاییزی در ارتفاع حدوداً ۱۰۰۰ متری
کلبه های میانه راه
تقریباً اواخر مسیر پاکوب
سقفش ما را ایستاند.
نحوه چینش چوب دیوارهای طویله و قفل کردن آنها در یکدیگر
ترکیب سقف این کلبه نگهداری احشام دقایقی ما را متوقف کرد.
صفحه صافی که آب آبشار روی آن می لغرد تا فرو ریزد.
قارچ های جنگل
صفحه صافی که آب آبشار روی آن می لغرد تا فرو ریزد.
آبشار دوم جلسنگ به فاصله ۵ دقیقه ای آبشار قبلی
این نگاه های ملتمسانه از ما می خواست که عبورش دهیم.

نکاتی در مورد سفر آبشار جلسنگ:

مسیر جاده ای به این شکل است: تهران، شیرگاه، جاده لفور، دوراهی به سمت رئیس کلا، شاه کلا.

تفرجگاه جنگلی شاهکلای لفور محلی مناسب برای کمپینگ است. با مدیریت :حجت الله تیموری تلفن:۰۹۱۱۲۲۹۰۳۳۱ و۰۹۳۷۹۷۰۷۹۸۱و ۰۱۱۴۲۴۸۴۴۶۲

به علت خرابی جاده در مهر ۱۳۹۹ مجبور به پیاده روی از تفرجگاه جنگلی شاهکلا شدیم که مسیر را طولانی تر کرد. در صورتی که در شرایط عادی می بایست تا دهکده ریکو را با ماشین رفت و ۴ کیلومتر باقیمانده در پاکوب را پیاده رفت.

در طول مسیر در کنار اخرین کلبه شیر آب چشمه بود

ارتفاع آبشار جلسنگ از سطح دریا ۱۱۷۰ متر است. مبدآ پیمایش یعنی تفرجگاه جنگلی در ارتفاع ۶۳۰ متری قرار داشت. کل پیمایش (رفت و برگشت) تقریباً ۱۷ کیلومتر بود. مسیر رفت و برگشت ما تقریبا ۷ ساعت طول کشید و اگر جاده قابل تردد بود طبیعتا مسیر کوتاهتری می داشتیم.

به آبشار اول که میرسید کمی بالاتر مسیر ادامه دارد و از بالای آبشار می گذرید و به آبشار دوم میرسید جدود ۵ دقیقه بعد، که بسیار شبیه اولی است.

در طول مسیر دوبار گذر از آب دارد که اولی پل دارد و دومی خیلی جدی نیست می شود پرید.

در انتهای مسیر جاده ای روستایی با نام ریکو هست که بعد از آن پاکوب در کنار رود آغاز می شود. تا جای ممکن سعی کنید از حاشیه روستا بروید تا آرامششان بهم نخورد و وارد حریمشان نشوید.

محل اتراق شبانه ما

برای اطلاع بیشتر در مورد مسیر، فایل GPS از روستا تا آبشار جلسنگ در Wikiloc قرار داده شده است.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *