آبشار انجیلی کا(سوادکوه شمالی، مازندران)
دیباچه این سفرنامه را اینچنین شروع می کنم. هر گامی که بر میداشتم انگار که جنگل و پاییز در رگ هایم تزریق می شد. رفتیم و آنقدر رفتیم تا به شب که رسیدیم و نسیم خنک پاییز و شب مهتابی پایان برنامه بود. مست پاییز بودم.
در مسیر پر فراز و نشیب آبشار انجیلی کا
مسیر آبشار انجیلی کا یکی از مسیر های زیبای جنگلی و کم ارتفاع سوادکوه است که دیدن آن در پاییز توصیه می شود. مسیر های مختلفی برای رسیدن تا آبشار انجیلی کا وجود دارد. ما از شاهکلا شروع کردیم و از رئیس کلا برگشتیم. به هرترتیب مسیر متنوع بود
سفر را باید گٍل سواری نام می گذاشتیم. مسیر عبور از باران های هفته گذشته به قدری گل بود که می خواست کفش کوهم را بیرون بکشد. هر چند برخی از دوستان هنرمند یک خال گل هم بر نداشتند! ولی واقعا گل چسبنده ای داشت. آفتاب گرم خوبی بود. روز قبل تماما ابر بود ولی آن روز خورشید می درخشید.
شروع مسیر عبور از پل رودخانه و بعد سربالایی بود. جی پی اس به دست بودم. سهند تمام مسیر در کوله پشتی بود و از این نظر کوله کشی خوبی برایم محسوب می شد. وزن کوله حدود ۴ کیلو و با وزن سهند و خرده لوازم مجموعا ۱۸ تا ۲۰ کیلو می شد. به نظرم پیدا کردن مسیر خیلی پیچیده بود. پا کوب خاصی نداشت و تپه های زیادی را باید بالا و پایین می رفتیم و جهت از دستمان در می رفت. ولی جی پی اس، یار و یاور همیشگمان بوده و بدون خطا تا بالای آبشار رفتیم. نقطه چالش آنجا شروع شد که باید ارتفاع ۱۰۰ متری آبشار بلند انجیلی کا را پایین می رفتیم. اولش مسیر را گم کردم و از پاکوب غلطی با مهسا جلو رفتم. به پشت سری ها اشاره کردیم که برگردند و در پاکوب قرار بگیرند. خودمان هم سعی در اصلاح مسیر کردیم که شیب ها حسابی حالمان را جا آورد. به پرتگاه کوتاهی خوردیم و لیز خوردیم. جایی هم در تمشک گیر افتادم .خلاصه راه اصلی اش پاکوبی بسیار پرشیب، لیز از گل و باریک بود. با قدم مورچه ای با سهند در کوله پشتی و مهسا در جلو به سمت آبشار فرود آمدیم. همه اعضا گروه به سلامت به آبشار رسیدیم. بعضی از همراهان به حوضچه آب زده و شنایی کردند.
بازگشت از آبشار انجیلی کا و حرکت به سمت رئیس کلا
موقعیت آبشار در یک دره عمیق بود که بالارفتن از آن از همه جایش میسر نبود. برای بازگشت باید از یک راهی بالا می رفتیم تا به مسیر های پاکوب می رسیدیم. مسیر یابی کمی دشوار بود ولی بالاخره راهی یافتیم و بالا آمدیم.هم لیز و هم باریک. به هر جهت راهی شدیم.
منطقه خیلی خلوت بود. فقط حضور دامداران در کلبه هایشان در میانه راه بودکه انگیزه میداد. چقدر خوشرو مهربان بودند و آدرس می دادند. گاهی هم سگ گله ای از خجالتمان در می آمد و حسابی می ترساندمان.
زوج دامداری که در میانه مسیر در کنار کلبه شان دیدیمشان. خوش و بشی کردیم و مسیرمان را که به سمت کالیکلا بود بهشان گفتم. راه نزدیک تری را پیشنهاد دادند که سر از رئیس کلا در می آورد. خلاصه در مسیر پیشنهادی راهی شدیم و غروب بود که به رود رسیدیم و گذشتیم. شانس یار بود و از یک تیلری در نزدیکی رودخانه که اتفاقی برخورد کردیم شماره وانتی را گرفتیم . بنده خدا زود و آمد و ما را تا ابتدای پیمایش در نزدیکی اقامتگاه پایتخت شاهکلا رساند.
نکاتی از سفر آبشار انجیلیکا
- در کنار کلبه های میان مسیر معمولا چشمه آب وجود دارد.
- مسیر فرود و صعود به داخل دره آبشار با توجه به پاکوب باریک، پر شیب و لیز، احتیاط زیادی می طلبد.
- بدون راهنما و جی پی اس پیدا کردن مسیر فوق العاده دشوار است. معمولاً مسیر خلوت است و راه مشخص سر راستی وجود ندارد. ریسک نکنید.
- برنامه تقریباً ۸ ساعت پیمایش و ۱۰ کیلومتر مسیر دارد. سعی کنید در پاییز، صبح زود راهی شوید که اسیر تاریکی نشوید.
- می توانید در اقامتگاه پایتخت در شاهکلا پارک کنید یا شب مانی داشته باشید. چرا که مبدأ پیمایش و عبور از پل رودخانه دقیقاً از هم آنجا بود.
هر بار که به نقطه ای از ایران سفر می کنم، بزرگی و تنوع این سرزمین مدهوشم می کند… ایران تمامی ندارد…
سلام همنورد عزیز عالی توضیح دادید
درود بر شما … ممنون از نقطه نظرتون