کرانه های خلیج فارس، از کنگ تا زیارت(استان هرمزگان)
خیلی زود که کنگ را ترک کردیم وسط شهر بندر لنگه همسایه دیوار به دیوار کنگ بودیم. لنگه مرکزیت دارد و فرودگاه و کشتیرانی… اینجا مثل کنگ بافت قدیمی خود را ندارد. ساختمان میراث با گل آرایی، رهگذران را جذب می کند.
دو آب انبار بزرگ یا برکه به نام برکه بشاری در حاشیه شهر آخرین چیزی است که از لنگه به خاطر داریم.
بعد از گذر از ملو(molu)، بستانه و بندر دیوان به بندر مغویه می رسیم که یک قلعه قدیمی که مربوط حاکم منطقه، شیخ سلطان، بوده از بناهای مورد توجه در منطقه است. قلعه بزرگی است و اگر اشتباه نکنم صد سالی قدمت دارد و بخش های زیادی از آن سالم مانده است. مغویه تا کنگ ۵۰ کیلومتر فاصله دارد.
نزدیک به ظهر است و در حال ادامه مسیر به قصد چارک هستیم. از روستای نخل یوسف هم عبور کردیم. تقریبا ۲۵ کیلومتر بعد از مغویه به یک تقاطع اصلی جاده ای می رسیم که یک طرف راه بستک و دیگری ادامه مسیر ماست. چند کیلومتر بعد نیز تقاطع اصلی جاده ای دیگری در مسیر است که چارک سمت چپ و پارسیان مسیر راست است. کنار این تقاطع پل آبنما منظره جالبی را عرضه می کند.
تا چارک چیزی نمانده و خیلی زود در مرکز چارک هستیم. حال و هوای این شهر برای رفتن به کیش کاملا دیده می شود. مسافرانی که می خواهند با ماشین خودشان کیش بروند چارک را انتخاب می کنند. اجاره سوییت تقریبا همه جا دیده می شود.
چارک به سبب تردد لندینگ کرافت ها و شناورها به مقصد کیش پر مسافر است. مسافرهایی که سریع راه اسکله و دنبال نزدیک ترین زمان حرکت شناور هستند. اینجا هم حرکت های شناورهای کیش قطع شده. فکر نمیکردم شناورهای بزرگ هم معطل وضعیت دریا باشند… و مسافرهایی که حداقل ۲۰ ساعت توی راه بودند تا به چارک برسند به امید سفر ارزان به کیش.
در یک غذاخوری در چارَک، اینجا هم مثل بندر خمیر، “گوبولی گوشت” انتخاب اول بود. واقعا خوشمزه است. اگر نخود و پیازداغ اضافه هم بگیری محشر است.
لب دریا هوای بادی، خیلی خنک است و گرمای کشنده بندرعباس کاملا فراموشم می شود. حالا هوا از ۲۵ درجه تجاوز نمی کند. قبل از حرکت از چارک، در سایه نشسته ایم. درخت کُنار میوه هایش رسیده؛ یکی از اهالی چارک، با میوه کناری که چیده بود سر صحبت را باز کرد. قصه زندگی را در چند دقیقه گفت… اهل استان سیستان و بلوچستان بود… روزگار چقدر می تواند برای بعضی ها سخت باشد… چقدر بالا پایین را تجربه کرده بود… حالا در چارک در این سن نگهبان شب بود و روزها وقت می گذراند… این توقف کوتاه و استراحت به خاطر سهند پسر شش ماهه مان بود. سفر با کودک در نوع خود جذابیت ها، محدودیت های خود را دارد که تا اینجای کار برای ما عالی بود.
روزهای آخر بهمن را طی می کردیم و ظهر را رد کرده بودیم. هدفمان از اول صبح هندورابی بود ولی با استعلام جدید این همصحبت جدید که خود سال ها ملوان و ماهیگیر بود، مشخص شد که تا سه روز دریا به ما پذیرش نمیدهد. از همین حالا خیال لاوان در روزهای آتی را هم باید فراموش میکردیم. چاره ای برای ما نبود جز کمپینگ در روستای ساحلی بندر چیرویه.
از چارک راهی می شویم و با عبور از بندر تهونه، بندر آفتاب با تاسیساتش از دور دیده می شود. در نقاطی جاده دوبانده و بیشتر جاها جاده دو طرفه است.
۶۰ کیلومتر بعد از چارک خود را در ورودی چیرویه می بینیم.
چیرویه یک پارک ساحلی خوب با آلاچیق مناسب کمپینگ دارد. به خاطر وجود یک دماغه، امواج باد شمال در اینجا نمی کوبد و دریا ظاهرا آرام است ولی فقط در نزدیکی ساحل اینگونه است. تنها مسافران اینجا هستیم و فقط اهالی چیرویه هستند که شاید از پارک گذر کنند. خلوت و آرام ولی باد تا صبح می کوبد… چراغ های یک سمت جزیره کیش هم دیده می شود. شب را با یاد هندوابی سر می کنیم.
بعد از این کمپ خوب در چیرویه، راه را در کرانه ساحلی به سمت مقام ادامه می دهیم. کمی از چیرویه که رد می شویم جاده خاکی پذیرای ماست و این جاده تا ۲۵ کیلومتر به همین وضع است. کمی جا خوردیم و انتظار این جاده خاکی طولانی را نداشتیم.
در میان مسیر چند آب نما دیدیم. شاید در آینده ای نزدیک این جاده آسفالت شود چون در حال ساخت پل های آبرو بودند. البته در زمان عبور ما هیچ کس در این جاده نبود. دور افتاده بودن و نبود امکانات در صورت خرابی ماشین و … کمی وهم دار است ولی امید به این داریم که تا نخیلو مقام چیزی نمانده. مناظر دریای مواج هم دیدنی است و عبور از این جاده نه چندان خوب ارزش دیدن این ساحل های بکر را داشت.
بعد از طی این خاکی طولانی دیدن آب انبارهای روستای میکائیل امیدبخش است. اهالی اینجا هم همه از مقام تردد می کنند و هیچ کس به سمت چیرویه نمی رود. و ادامه جاده آسفالته خوشحال کننده. حالا با سرعت میتوان تا نخیلو پیش رفت.
در نخیلو اسکله کشتی های شرکت نفت فلات قاره برای رفت و آمد به لاوان به چشم می خورند.
گشت کوتاهی در نخیلو و راهی بندر مقام. از نخیلو تا مقام تقریباً ۱۰ کیلومتر است. مقام مبدا مهمی برای مسافران لاوان و شیدور است و افسوس مجدد که دریا شمال است و امکان رفتن به لاوان هم نیست. نزدیک به ظهر است و پس از خرید از مغازه در مُقام قصد اتراق موقت در پارک ساحلی مقام را داشتیم که نیرویی ما را همچنان به غرب کشید و مسیر را ادامه می دهیم. ۵۰ کیلومتر تا زیارت راه در پیش داریم.
مناظر جاده دیوانه کننده است و جاده بی نظیری است. صخره های بلند و چشم اندازهای خلیج فارس مواج برای همیشه در ذهنمان ماندگار شد.
۱۰ کیلومتر مانده به زیارت روستای مغدان در حال احداث بلوار ورودی هستند. روستای ساحل کوچکی که برای ناهار در کنار آشپزخانه زهرا خانم نام بیرون بر ساحل، توقف کردیم و یک مجبوس خوشمزه با سمبوسه عالی را خوردیم. مجبوس هم شبیه گوبولی است و این چند روزه حسابی مشتری اش شدیم. زهرا خانم خوش حبت و است و از سرگذشت راه انداختن آشپزخانه اش می گوید. به امید ایکه یک بار دیگر مهمانش شویم تکه آخر مسیر را تا زیارت طی می کنیم.
قبل از زیارت در شیوو هم مکان های مناسب و پارک ساحلی و آلاچیق برای کمپ دیده می شود. یک کوه رسوبی زیبا چشمانمان را خیره کرده که زیارت در پشتش پدیدار می شود.
حوالی ساعت ۲ عصر است که به ساحل زیارت رسیدیم و اقامتگاه زیارت با آلاچیق هایش در نزدیکترین مکان به دریا زیر آفتاب می درخشید. دریا جزر است و صخره ها از آب بیرون زده و رنگ سبز خزه ها بسیار زیباست.
عمو علی که اهل بستک است مسئول کبابی اینجاست و کنجه های معروف بستک را اینجا بساط کرده. به گرمی از ما پذیرایی می کنند و گپ می زنیم. باد کم کم آرام می گیرد و دریا صاف می شود. چادرمان را علم کرده ایم و خیره به دریا که حظه لحظه جلو می آید و شب که می شود آب تقریبا به سه متری ما می رسد. مدیر این اقامتگاه آقای غواصی است که نبودند.
به خاطر موقعیت این آلاچیق ها، مشتری کباب و قلیان اینجا همیشه به راه است.
یک خانواده از شیراز آماده اند و چادرشان را بساط کردند. آخرای شب هم یک اتوبوس که به قصد هندورابی و لاوان آماده بودند برای اتراق به اینجا آمدند و حسابی شلوغ پلوغ بود. بساط کبابی و فلافلی اقامتگاه هم به راه بود. حوالی نیمه شب به ناگاه دریا جزر شد و یک آن صخره ها بیرون زد. قدم زدن روی صخره ها خیلی دلچسب بود. فقط باید مواظب گیر کردن پا در حفه ها باشی. داخل چادر پلک ها را روی هم گذاشتیم، صدایی آشنا به گوشم رسید، بله خود داوود بود که ۱۲۰۰ کیلومتر را از صبح طی کرده بودند و اتفاقی به زیارت آمده بودند. شب بهتر از این نمیتوانست باشد.
قصد پایان دادن به جاده گردی در مرزهای هرمزگان را داریم و راهی نایبند و عسلویه هستیم…
برای آشنای بیشتر با جاده ها و موقعیت مکان های یاد شده فایل های زیر را در wikiloc دنبال کنید.
از بندر کنگ به چیرویه
از چیرویه به نخیلو
از نخیلو تا بندر زیارت
نکاتی در ارتباط با این سفر:
– جاده از چیرویه تا نخیلو وضعیت مناسبی ندارد و در زمان این سفر (بهمن ۱۳۹۶) خاکی است.
– آنچه که از این سفر به یاد داریم مهربانی اهالی همه شهرها و روستاهای بین راه بود.
– در مسیرتان اگر از بندر مغدان می گذشتین برای ناهار می توانید به آشپزخانه ساحل با مدیریت زهرا خانم سر بزنین و وعده غذایی خود را از آنجا تأمین کنید.- جهت اقامت در خانه های بومگردی یونسی و یوسفی می بایست با شماره تلفن های ۰۹۱۷۹۹۳۶۵۴۲ و ۰۷۶۴۴۲۳۵۴۳۰ آقای محمد زارعی مدیر جوان و خوش اخلاق این مجموعه تماس بگیرید. همچنین برای رزرو تورهای گشت منطقه مثل جزایر فرارور و حتی ابوموسی میتوانید با ایشان هماهنگ کنید.
– برای اقامت در بندر زیارت با شماره تلفن های ۰۹۱۷۱۹۹۱۳۹۰ یا ۰۷۶۴۴۶۵۱۲۴۴ تماس بگیرید.
هر بار که به نقطه ای از ایران سفر می کنم، بزرگی و تنوع این سرزمین مدهوشم می کند… ایران تمامی ندارد…
وبسایت بسیار خوبی دارید. ای کاش در اینستاگرام که کابران زیادی داره هم مطالبتون رو منتشر کنید.
سلام و سپاس از نظر شما. به صورت پراکنده در اکانت های شخصیمون این کار رو می کنم.