برکه های جنوب ایران، نماد سازگاری با طبیعت(استان فارس و هرمزگان)
برکه یا اب انبارهای ذخیره آب شیرین و باران جنوب عجیب تحسین برانگیز است. هوشمندانه، سازگار با اقلیم و محیط زیست. در سفرهای مختلف به جنوب فارس و هرمزگان همواره علاقه مند بودم که فرصتی پیش آید تا در زمان مرمت یا ساخت یک برکه بازدیدی از ان داشته باشم که تا به حال موفق نشده ام. در مورد ساختار برکه در منابع جستجویی کردم و به مقاله کاملی دست یافتم که اطلاعات خوبی را می تواند به علاقه مندان به این سیستم ها ارائه دهد که در ادامه خلاصه ای از آن را نقل کرده ام.
واژۀ برکه
ذخیره کردن آب را، آبدان، تالاب، مصنع و برخ (دهخدا، ۱۳۷۷)گویند. با این وصف واژه برکه در منابع فارسی متأخرتر اسلامی دقیقا به معنی آب انبار بسیار به کار برده شده است. نوعی از مخازن آب در بیشتر نقاط سرزمین ایران “آب انبار” و در برخی نقاط چون بیرجند “انبار”، حوض، برکه، مَنبَع و در دیگر شهرهای ایران با نام هایی چون: مُرغِی و مُرغِک)در ساوه( و هَوْد، احتمالاً صورتی دیگر از حوض )در جندق و بیابانک( خوانده میشود.
مانند بیشتر منازل بین راه نایین به انارک که به حوض مشهورند و مراد از حوض آب انبار است برای کاروانیان در یزد نیز به آب انبار “اومبار” گفته می شود. در دیگر سرزمین های اسلامی نیز بوجود این نوع مخازن با نام های مصنع در مصر، سردابه در ترکمنستان، خزان در فلسطین، حوض در هرات اشاره شده است.
آب انبار در جنوب کشور معمولاً به بِرکه bêrka معروف است. اما گاهی نیز “بُرکِه” تلفظ می شود. برکه را به حوض، آبگیر کوچک و گودالی که در آن آب ایستاده باشد، معنا کرده اند. به هرحال برکه یا آب انبار در جنوب فارس از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده و درحقیقت برکه ها نمادی از بهره گیری بشر از طبیعت هستند. برخی معتقدند برکه از دو بخش “بَر” به معنای کنار و ” کَه” به معنای کوه(در اصطلاح محلی) تشکیل شده و به ساختمانهایی که در کنار کوه و مسیر آب ساخته شده، اطاق می شود که در عربی به بِرَچ در حالت جمع تغییر یافته است.
پیشنهادی برای احیای بِرکَه ها، سامانه دخیره آب شیرین در نواحی شمالی خلیج فارس / نویسنده علی هژبری / فصلنامه علمی مطالعات باستان شناسی پارسه / شماره ۱۹ / سال ششم / بهار ۱۴۰۱
پیشینه تاریخی
از یک طرف، بررسی ها و پژوهش های باستان شناختی انجام گرفته در منطقۀ جنوب کشور بسیار اندک است. نخستین کسی که ازنظر باستانشناسی اطلاعات درستی ارائه داده است “اورول اشتاین” است. که طی چند سفر به سیستان، شمال و جنوب بلوچستان و کناره های دریای عمان و خلیج فارس، توانست تعداد زیادی محوطۀ باستانی را شناسایی و ثبت کند. از طرف دیگر بخشی از معماری ایران، مانند آب انبارها تا مدتها مورد بی توجهی قرارگرفت و ناشناخته ماند و در بررسیهای معماری و باستانشناسی کمتر مورد توجه قرارگرفت. ناگفته پیداست که نقش آب شیرین در استقرارهای اولیه نقش به سزایی دارد. در ابتدا آبانبار گودالی بود که از آب باران و سیلاب پر میشد، این آب انبارها در سیستان وبلوچستان”هوتک” نامیده می شوند.
به تدریج بشر خود به انبار کردن آب در این گودالها پرداخت و سرانجام به ایجاد انبار آب در مکان موردنیاز دست زد.
در ایران از روزگاران کهن به علت کمبود آب در بخش عمد های از این سرزمین، ارزش و اعتباری بسیار برای آب قائل بودند و ستایشگاههای بزرگی برای نیایش ایزد نگهبان آب، اَناهیتا )ناهید( برپا داشته بودند. با این وجود، آب انبار یکی از ساختمان هایی بود که از زما نهای بسیار دور برای تأمین و نگه داری آب، به ویژه در مناطقی که به آب دائمی )چشمه و قنات( یا فصلی )باران( متکی بود، ابداع شد و توسعه یافت. یکی از کهن ترین نمونه های آب انبار در ایران در نزدیک زیگورات چُغازَنبیل، مربوط به ۱۲۵۰ پ.م.، و دوران شکوفایی تمدن ایام به دست آمده است.
آب انبارهای حوضۀ خلیج فارس
بیشتر آب انبارها در استانهای هرمزگان و جنوب استان فارس واقع شده و به “برکه” مشهور هستند. برکه ها از حدود فیروزآباد به سمت جنوب و سواحل خلیج فارس همه جا دیده می شوند. با این وصف، برکه ها در شهرستان های لارستان، گراش، خنج، لامرد، مهر، بستک به خصوص در اِوز دیده می شوند که معمولاً با نقشۀ مدور به صورت استوان های با گنبدی برفراز آن بوده، اما در بعضی روستاها نیز تعداد اندکی برک ههای مستطی لشکل وجود دارد. معمولاً ساکنان این شهرستانها بخشی از آب مورد نیاز خود را از آب انبار تأمین میکنند؛ هرچند اخیراً با انتقال آب از سد سلمان فارسی، بومیان شهرستان های لارستان، گراش و خنج کمتر از آب انبارها مانند گذشته استفاده می کنند. به درستی میتوان گفت که از وقتی در لارستان مردم فن برکه سازی را یاد گرفتند تمدن در آنجا پیشرفت شایانی کرد. تفاوت آب انبارهای این منطقه با نمونه های معروف دیگر نواحی ایران در مهندسی سامانۀ ورود و خروج آب به آنهاست. آب انبارها در این منطقه دارای پله برای رسیدن به پاشیر نیستند، یعنی مردم برای برداشتن آب از وسیله ای به نام دَلو استفاده می کردند. بسیاری شهرهای جنوبی را با آب انبارهای متعدد آن میشناسند، آب انبارهایی که با مهندسی سال های دور برای مدیریت منابع آب طراحی شده و مورد استفاده بود، معماری هوشمندانه ای که امروز هم در بحران آبی و خشکسالی که مناطق مختلف کشور را تهدید می کند، میتواند الگویی برای شهرسازی و مدیریت منابع باشد. هوشمندی معماری سنتی ایران در ساخت قنات، بادگیر و آب انبار به خوبی میتواند با علم روز گره خورده و تدبیری شود برای حل مشکل کم آبی در مناطق مختلف. اما گاهی شاهد تخریب تعدادی از برکه ها هستیم و البته گاه گاهی نیز تعمیر و تجهیز این بناها در جریان توسعه در شهرهای مختلف اتفاق می افتد.
شواهد موجود نشان می دهند، فضای پیرامون آب انبارهای شهرهای تاریخی در یکی از مهمترین فضاهای عمومی و تعامل کلیۀ شهروندان به شمار می رفته است.
آب انبارها در شهر تاریخی لار با قرار گرفتن در مرکز محله ها، راههای اصلی و دسترسی را به خود منتهی و خارج می کنند. این موضوع باعث شده که ساختار اصلی شهر لار تبدیل به شبکۀ دسترسی شعاعی شود. شکل بافت تاریخی لار به طور کامل متأثر از موقعیت آب انبارها است. به عبارت دیگر، با مرکز قرارگرفتن آب انبار بیشتر خانه ها بدون توجه به شرایط محیطی پیرامون آب انبار و یا در تماس با راه منتهی به آب انبار چینش یافته اند. قدیمی ترین آب انبار منطقۀ لارستان در سال ۹۵۰ ه .ق.، ساخته شده است. از دیگر نقاطی که در ساخت برکه زبان زد است، اوز در جنوب فارس است. مجموعۀ آب انبارهای شهر اِوَز در لارستان فارس مشابه آب انبارهای دیگر نواحی و بنادر حاشیۀ خلیج فارس است.
اجزای برکه های جنوب
برکه ها در جنوب ایران شامل: مخزن، گنبد، راه آبه های ورودی آب، دهانه، پله ورودی برکه، ایوان، کاکل و تزئینات و تجهیزاتی مانند: مال بند و نورگیر و… هستند.
۱- به مخزن آب “برکه بند” و گاهی “هُو” گفته می شود. از آنجایی که، آب انبارها معمولاً به دست خیرین و نیکوکاران محلی ساخته می شوند بیشتر عمق و قطر آ نها بستگی به بودجه و اعتبار شخصی آ نها دارد. برای ساخت مخزن در چهار طرف تخته ای به نام”پرگار” را طنابهایی قرار میدادند و به سمت چهارسوی برکه ثابت میکردند. در وسط این تخته سوراخی است که طناب ها را از آن عبور می دهند و معمار دورتادور برکه می چرخد تا حد محیط برکه را مشخص کند. کف و دیوارۀ مخزن را در گذشته از سنگ و ساروج و امروز از سنگ و سیمان (بتون) می سازند تا آب به آن نفوذ نکرده و یا از آن خارج نشود. چنان چه برکه شکسته شود امکان نفوذ فاضلاب شهری و روستایی به آن وجود دارد و یا در مواردی آب انبارهایی که پر باشند به سرعت تخلیه می شوند.
۲- مخزن برکه (استوانه) را اندازه گیری و نیمۀ آن را به وسیلۀ یک سنگ محکم و قطور نشانه میگذارند و این سنگ به نام “سنگ نیمه” یا نمه NEMAH معروف است که حجم و اندازه برکه را مشخص می کند. به دیوار داخلی برکه ” لِستَه” lestah می گویند.
۳- در قسمتی از بدنۀ مخزن، سنگ هایی در دیواره به صورت زیگزاگ به پهنای بیش از یک متر با سنگ های تراشیدۀ محکم به عنوان پلکان یا ” پاگانَه” paganah میسازند. از پلکان برای وارد شدن به آب انبار استفاده می کنند. گویا در گذشته به آن ها پاکُنه نیز میگفتند.
۴- به درگاه های برکه که به مخزن جهت برداشت آب از پایینترین قسمت برکه دسترسی می داد ” دَهَن شیر” یا ” دَهَنِ بِرکه” اطاق می شود و به نورگیر بالای آن ” دَلَک” می گویند.
۵- معمولاً در بالای سر در و در بالای نمای بیرونی آ نها کتیبه ای نصب میکردند. کتیبۀ برکه ها بیشتر سنگی است و معمولاً حاوی نام برکه، نام سازنده، سال ساخت و نام معمار برکه است.
۶- پیش از ورود آب به برکه، حوضچ های کوچک به نام ” دست دره” یا دَز-دَرَه می سازند تا علاوه بر این که به عنوان سرعتگیر، مانع تخریب برکه بر اثر فشار آب شود، مواد زائد همراه آب را با آن گرفته و پس از آن آب وارد برکه شود.
۷- به مسیر انتقال آب به برکه نیز ” مَمَر” گفته میشود. هم چنین گاهی پشته هایی از خاک در مسیر آب ایجاد میکردند تا آب را به سمت برکه هدایت کنند که در لفظ محلی خاکریز نامیده می شود.
۸- ابعاد حفرۀ ورودی آب به برکه یا “هاو-انداز” یا “پِرهو ” به مکان ساخت برکه هم چون مسیل، سراشیبی و نیز اندازۀ برکه بستگی دارد.
۹- به محل برداشت آب “تِی تَخ ” گفته می شود. معمولاً تعداد تی تخها دو عدد است، ولی در برکه های بزرگ تعداد آنها به چهار و بیشتر هم می رسد. تی تخها را مقابل یکدیگر می سازند که هوا به خوبی در برکه جریان یابد تا علاو ه بر حرکت سطح آب، باعث خنکی آب انبارها و خنکی مکان تی تخ نیز شود ؛ از اینروی در گذشته بسیاری از رهگذران در مسیر را هها در تی تخ برکه ها به استراحت می پرداختند. سوراخی در بالای تی تخ جهت نصب چرخک برای لایروبی برکه دیده می شود که اصطلاحاً به آن “شَل کَش” گفته می شود. به رسوبات داخل برکه نیز “شَل” یا “شَلِ نیل” می گویند.
۱۰- در برخی از برکه ها، تی تخ را به صورت یک تونل طاق دار میساختند که درواقع محلی بر پناه بردن رهگذران از گرمای طاقت فرسای روزهای تابستان و نیز جایی برای اطراق تابستانی بسیاری از مسافران بوده است (هم چون: پنج برکۀ بندر کُنگ). گاهی اتاقی در جلو و متصل به تی تخ جهت استراحت و ایجاد سایه می ساختند که به پِش تِی تَخ معروف است. اگر اتاقی مجزا درکنار برکه جهت استراحت و اقامت ایجاد شده باشد به آن “خوُن” می گفتند.
۱۱- پوشش برکه ها یا “بُنِ برکه ” گنبدی است که برروی مخزن اصلی برکه ساخته می شد. ساخت گنبد برای برکه ها کاری بسیار دشوار بود؛ بنابراین معماران متخصص قادر به اجرای این فن بودند. مصالح به کار رفته در گنبد بیشتر از سنگ و گچ با اندودی از ساروج بوده که امروز به جای ساروج گاهی از اندود کاهگل استفاده می شود که از یک طرف محافظ خوبی برای سنگ و گچ به کاررفته در ساخت گنبد بوده و ازطرف دیگر تاحدودی مانع نفوذ گرما و سرما به برکه می شود. در حاشیه های دریا گاهی از سنگ های مرجانی برای ساخت گنبد روی برکه استفاده می شد. معماران ابتدا مخزن برکه را میساختند و برای مدتی آن را بهحال خود رها می کردند تا از آب پر شده و نشست خود را کند و سپس شروع به ساخت دیواره و گنبد می کردند تا به این ترتیب مانع شکستن کف مخزن با سقوط سنگها شده و نیز خطر کمتری با سقوط کارگران از روی گنبد به داخل برکه آنها را تهدید کند. هنگام مرمت هم این قاعده را رعایت می کردند.
۱۲- برای این که گنبد برکه پایه ای محکم داشته باشد، ابتدا گرداگرد چالۀ مخزن، دیوار سنگ چین مدوری به پهنای ۲ متر با مات گچ و آهک می سازند که پایۀ گنبد برروی آن استوار میشود. این شالوده و پی را در زبان محلی “کُرس” یا “قُرص برکه” می نامند.
۱۳- در رأس گنبد یک قطعه سنگ استوانه ای تراشیده نصب می کردند که به “کاکُل” معروف است و از دور نشانگر برکه است. عده ای معتقدند فلسفۀ ساخت این سنگ به صورت ایستاده برروی گنبد به عنوان علامت نرینگی برای باروری آسمان جهت بارش باران بوده است. کاکل آخرین بخشی است که در ساخت برکه برروی آن نصب می شود.
۱۴- در تی تخ ها، سنگی به ارتفاع ۷۵ سانتیمتر و پهنای یک متر به نام “دست انداز” نصب میشد تا به عنوان جانپناه مانع سقوط انسان و حیوان به برکه شود.
۱۵- حفرۀ خروج آب درمقابل ورودی آب تعبیه میشد تا با سرریز شدن برکه، آب اضافی از آنجا خارج شود.
۱۶- درکنار برکه مکانی هموار با سنگ و گچ (امروزه با سیمان) به جهت قبله می ساختند تا مردم برروی آن سطح تمیز نماز بخوانند، از این روی به آن “نُمازگَه” می گویند.
۱۷-به اخیه (تکیه چوبی در دیوار) که در گذشته افسار استر را به آن می بستند” مال بان” گفته می شد.
۱۸- در گذشته برای انتقال آب از برکه ها از وسیله ای به نام کندر استفاده می شد که عبارت بود از چوبی که روی دوش گذاشته و دو “دَلو” آب در در دو انتهای آن را با طناب آویزان می کردند. اما امروزه آب را با پمپ به تانکرها ریخته و منتقل می کنند. عده ای به نام “سقا”، “کندری” و ” خربنده” وظیفه انتقال آب به منازل را داشتند. امروزه گاهی از پمپ آب برای انتقال آب استفاده می شود.
۱۹- “پیس پو” یا چشم زخم که در نقاطی از فارس به نام “سولوک-دولوک” معروف است. شامل طرح های مثلثی شکل از منسوجات غالباً سورمه ای رنگ همراه مواد طبیعی مانند نمک و ذغال و نیز گیاهان مقدسی همچون آویشن و اسفند که برای جلوگیری از چشم بد به جاهای مختلف ازجمله برکه می آویختند.
بخش عمده ای از آب انبارها پیوند عمیق و محکمی با سنت وقف داشته و دارند. یکی از کارکردهای وقف در جامعۀ موردبحث این پژوهش از گذشته تاکنون در مرمت و نگهداری بناهای مذهبی و عام المنفعه است. ابعاد نگهداشت آب انبارها در ساختار جوامع بسیار گسترده است. آ ب انبار و وقف آن به عنوان یک سنت حسنه و وظیفۀ اجتماعی بود که توسط اغنیا و افرادی که دارای مکنت مالی بودند، صورت می گرفت. آب انبارها توسط اهالی هر محلی اداره میشدند و از کسی مبلغی برای استفاده از آن گرفته نمی شد.
معرفی چند برکه
-هرچند دانسته های ما از نخستین آب انبارهای منطقه ناچیز است، ولی برابر اسناد و سوابق موجود، “برکه سفلی” گویا یکی از قدیمیترین آب انبارهای شهر اِوَز بوده است.
-احتمالاً برکۀ سلفی از قدیمی ترین برکه های جنوب فارس بوده است. تاریخ ساخت این بنا به حدود ۷۵۰ سال پیش، یعنی دورۀ تیموریان م یرسد. برکۀ سلفی در سال ۸۹ ۱ ه .ق.، توسط حاج محمد شمسایان بنا شده و در سال ۱۳۹۱ هجری قمری به همت محم دامین رافعی منطقه دوباره احیا گردیده است.
-بزرگ ترین برکۀ شهر اِوَز نیز برکۀ ملامحمد است که از برکه های برجسته و مشهور شهرستان لارستان به شمار می آید. این برکه به نام بانی آن به ملا محمد کراماتی معروف شده است. برکۀ ملامحمد به شکل مدور و دارای گنبدی زیبا است. این برکه در چندین مرحله تعمیر و مرمت شده و احتمالاً بنایی از دورۀ افشاریه بوده که در تاریخ ۳۰ خرداد ۱۳۷۷ به شمارۀ ۲۰۳۸ به ثبت رسیده است.
-ابعاد برکۀ کَل در شهر گراش با ارتفاع جدار بیرونی ۵ متر و ضخامت جداره ۳ متر است. برکه در تاریخ ۲۷ د یماه ۱۳۷۹ با شمارۀ ۳۲۹۲ در فهرست آثار ملی ثبت شده است. حجم مخزن برکۀ گنج البحر در شهر گراش استان فارس با قطر ۲۹ متر و ارتفاع ۲۱ متر، حجمی برابر با ۱۳۸۷۲،۹۲ مترمکعب آب است.
-حجم مخزن برکۀ دریادولت در بندر کنگ استان هرمزگان با قطری ۲۸ متری و ارتفاعی ۱۴ متری ۸۶۲۰ متر مکعب آب است.
-برکۀ “پنج تا” آب انباری تاریخی در شهر کنگ از توابع بخش مرکزی شهرستان بندر لنگه که در اواخر دورۀ قاجار ساخته شده و دارای ۴ بازوی ۲۰ متری با مقطع مستطیل است و در وسط این چهار مقطع مستطیل، مخزنی با نقشۀ گرد قراردارد؛ به همین دلیل اسم برکه را پنج تا یا پنچ برکه گذاشته اند.
-محوطه معروف به یازده برکه در نزدیک دانشگاه پیام نور اوز که در سال های اخیر نیز همچنان درحال اضافه شدن بر تعداد برکه های آن هستند.
-آب انبار قوام بوشهر بیش از ۱۰ سال قدمت در دوره قاجاریه ساخته شده است.
پیشنهادی برای احیای بِرکَه ها، سامانه دخیره آب شیرین در نواحی شمالی خلیج فارس / نویسنده علی هژبری / فصلنامه علمی مطالعات باستان شناسی پارسه / شماره ۱۹ / سال ششم / بهار ۱۴۰۱
هر بار که به نقطه ای از ایران سفر می کنم، بزرگی و تنوع این سرزمین مدهوشم می کند… ایران تمامی ندارد…
سلام واقعا آب انیارها و قنات سازگاری ایرانیان قدیم با طبیعت بود و چقدر مردمان آن زمان به آب اهمیت می دادند
درود بر شما، دقیقا همینطوره.
باسلام.متاسفانه بعضی از شهرداری های شهر میان اب انبارها رو خراب میکنن بجای اینکه مرمتش کنن.. اگر برای شرب خوب نباشه لااقل ذخیره ابی برای فضای سبز خوب هست که.