از قلعه کژدم به خُنگ اژدر(ایذه، استان خوزستان)
طبیعت گردی در اطراف ایذه گزینه های بسیاری را در اختیار اهل سفر می گذارد. در برنامه ریزی سفر نوروزی قصد طرح یک برنامه چند ساعته حوالی غروب در نزدیکی ایذه به عنوان مقصد میان راهی را داشتم که خیلی از مسیر اصلی دور نباشد تا به ادامه سفر برسیم و از پیاده روی و گشت لذت حداکثر ببریم. بالاخره تصمیم به اجرای برنامه کوتاه پیاده روی از روستای قلعه کژدم یا فارم به روستای خنگ اژدر در شمال تالاب میانگران شد.
آن روز از شمال استان یعنی از سمت چهار محال و بختیاری در کنار سد کارون ۴ وارد خوزستان می شدیم و نزدیک ظهر روز اول فروردین بود که وارد خروجی کول فرح شدیم. محوطه تاریخی کول فرح را فقط گشت کوتاهی زدیم و مسیر را ادامه دادیم. یک پارک و آلاچیق خالی وسوسه کرد تا ناهار و استراحتی طولانی تا عصر داشته باشیم و کمی وسایل سفر را مرتب کنیم، چون چند روزی بود که در سفر بودیم و صندوق عقب کمی نیاز به نظم داشت. هوا از انتظار گرمتر بود. بعد از استراحت ۴ ساعته حوالی ساعت ۱۷ بود که تصمیم به ادامه دادن جاده گرفتیم و کمی بعد در روستای قلعه کژدم یا فارم بودیم. روستا کوچک بود و میشد گفت انتهای جاده بود و پس از آن راه ارتباطی به سمت آن سوی میانگران یک راه کشاورزی بود. هدف ما هم پیاده روی در کنار مزارع و تپه در شمال میانگران بود که آن را دور بزنیم و به خُنگ اژدر برسیم.
تا آخر جاده خاکی که به یک نهر آب منتهی می شد و راه مسدود بود با ماشین رفتیم و پیاده روی را از آنجا شروع کردیم. راه هموار و در بین مزارع بود. آفتاب مایل شده بود و هوا رو به خنکی میرفت. مناظر بهاری بسیار زیبا بود و حسرت این را داشتم که از بالای بلندی میانگران را زیر پاببینم که میسر نبود. ای کاش هلی شات همراه داشتیم.
آفتاب کاملا پایین رفته بود که به اولین خانه های خنگ اژدر رسیدیم. خیابان های روستا کمی مبهم بود و پیدا کردن مسیر چون کسی نبود با تردید بود. در کناره کوه راه را ادامه دادیم و به دنبال محوطه باستانی و آن سنگ های خاص و شگفت انگیز بودیم که در پای کوهی رها بود و در هر دوسمتش نقش برجسته دوران اشکانی بود. زمین چمنی یکدست و زیبا بود و هوا خنک شده بود. چراغ های دهکده کم کم روشن می شدو حال هوای بینظیری داشت. نقش را در تاریکی پیدا کردیم و حسابی خودمان را از دیدنش سیراب کردیم. سعی کردیم با نورپردازی دسته جمعی عکسی از آن برداریم!
در تاریکی کامل و زیر نور ماه جاده خاکی در بین گندم و کلزا ها راپیش گرفتیم. سمفونی قورباغه های اطراف جوی های کشاورزی خیلی گیرا بود. ساعت از ۲۰ گذشته بود که سوار بر ماشین بودیم و قصد داشتیم در نیمه شب به تش کوه رامهرمز برویم.
چند نکته کوتاه: از جاده اصلی(مسیر ایذه-دهدز) تا روستای قلعه کژدم ۱۰ کیلومتر آسفالته است که از کولفرح و پاتوه می گذرد. پس از آن ۱٫۵ کیلومتر خاکی پیمودیم و پس از آن تا نقش برجسته اشکانی خنگ اژدر ۳ کیلومتر پیاده روی داشتیم.
فاصله این برنامه تا ایذه حدود ۱۵ کیلومتر است.
برای آشنایی بیشتر با مسیر فایل GPS در Wikiloc قرار داده شده است.
هر بار که به نقطه ای از ایران سفر می کنم، بزرگی و تنوع این سرزمین مدهوشم می کند… ایران تمامی ندارد…
با سلام پیشنهاد می کنم دوباره به خوزستان بیایید و اینبار از اسکله ی رکعت شالو به روستای لیر سفر کنید! تنگه ی قاسمی کوتاه است اما تنگه ی لیر طولانی تر است و پیاده باید آن را پیمود . روستایی که زمانی
ابهت زیادی داشته و الان خالی از سکونت و از یادها رفته … دیدن صخره های بلند آن و قدم زدن در آن تنگه ی به جای قایق سواری بی نظیر است
درود بر شما، ممنون از پشنهاد خوبتون. امیدوارم به زودی محقق شود.