دنیای آب های پنهانی(فردوس و گناباد، استان های خراسان جنوبی و رضوی)
دنیای آب های پنهانی(فردوس و گناباد، استان های خراسان جنوبی و رضوی)
به بهانه بازدید از دو قنات ثبت شده در یونسکو در خراسان، یعنی قنات های بَلده در باغستان و فروس و قنات قَصَبِه در گناباد سعی کردم با استفاده از مراجع شناخته شده در این باره بیشتر بدانم و این مطالب را در وبلاگ نیز انعکاس دهم.
سفر ما در استان خراسان جنوبی، پس از پشت سر گذاشتن بیرجند و قائن، به دیار فردوس رسید. قصد بازدید از شهر قدیم “تون” را داشتیم و برای استراحت شبانه چند نقطه در فردوس و باغستان در نظر داشتیم. از قبل راجع به باغستان تحقیق کرده بودم و امکان اقامت در اقامتگاه آقای شریفی در باغستان با ایشان هماهنگ شد. اقامتگاهی که به عنوان منزل مسکونی خودشان با نهایت سلیقه ساخته اند و از دیدنش شگفت زده شدیم.
فاصله باغستان(علیا) از فردوس ۱۳ کیلومتر است و در ارتفاع ۱۵۳۰ متر از سطح دریا قرار دارد. باغستان از نامش پیدا بود که پر از باغ است. آنچه که در ابتدای ورود به باغستان نمایان است یک خیابان اصلی است که هر دو طرف درخت های بید و چنار قطور است. دو رشته جوی پر آب در طرفین خیابان است که چنارها و بیدها با ریشه هایشان مهمان آنها هستند. بعد تر فهمیدیم این جویها آب قنات بلده را منتقل می کنند که قرن هاست باغستان را سیراب کرده و میرود که فردوس را آبیاری کند و عامل پیدایش و ثبات شهر فردوس هم همین قنات بلده بوده است.
از قضا آقای شریفی صاحب اقامتگاه، میراب قنات بلده هم بود که فرصتی برای آشنایی بیشتر با این رشته قنات مهم و قدیمی کشور شد.
دیدن این آب فراوان جاری در این منطقه خشک و بیابانی، همه از تفکر و سخت کوشی پیشینیان در بهره برداری صحیح از آب های زیرزمینی بوده است.
به سبب اقلیم خشک و بیابانی در بیشتر مناطق ایران مرکزی و نبود آب جاری همچون رودخانه و چشمه، استفاده اصولی از آب سفره های زیرزمینی قرنهاست که در ایران متداول بوده و زندگی را در مناطقی که امکان پذیر نبود ممکن کرد، تا زمانی که در دهههای اخیر پمپ های دیزلی آمدند و نابودی سفره ها را رقم زدند.
بعد از قنات بلده به قصد بازدید از قنات قصبه به گناباد رفتیم و بخش هایی از قنات را که برای برای بازدید آماده کرده بودند دیدیدم. شهرت قنات قصبه به عمق مادر چاه آن است که بیش از ۳۰۰ متر عمق دارد و تصورش هم غیر ممکن است که مقنی در آن عمق چطور کار می کرده و کوره قنات را حفر میکرده است.
ثبت قناتهای ایران در فهرست میراث جهانی یونسکو:
قنات های ایران در سال ۱۳۹۵ به عنوان بیستمین اثر ایران در
میراث حهانی ثبت شد.
اسامی قنات های ثبت شده «قصبه گناباد، بلده فردوس، زارچ حسن
آباد، آسیاب آبی میرزا نصرالله مهریز، جوپار کرمان، اکبرآباد و قاسم آباد بروات
بم، مون در اردستان، وزوان و مزدآباد اصفهان و ابراهیم آباد اراک» را در شش استان
خراسان رضوی، خراسان جنوبی، یزد، کرمان، مرکزی و اصفهان شامل می شود.(کمیسیون ملی
یونسکو- ایران)
سون هدین در سال ۱۹۰۵ میلادی / ۱۲۸۴ شمسی در گذر از چوپانان در محدوده خور و بیبانک با شگفتی از این کار دقیق و سخت اینگونه نوشته است:
آب قنات دهکده، که شرط زندگی و شاهرگ دهکده است، از دو چاه می آید. از هر چاه قناتی منشعب می گردد و این قناتها در چوپانان کهنه شروع می شود، دو سال پیش، پس از شش ماه کار، تمام شده بود. کسی نحوه ساختمان یک قنات را برایم تعریف کرد، که درست مثل قناتهای کریم خان بود. او همچنین گفت، که اول چاه های آزمایشی کنده می شوند و آب را تا حدی به طرفی هدایت می کنند، که میل دارند. به طوری که چاهها، یکی پس از دیگری، به ردیف کنده میشوند و بعد پایین این چاهها بوسیله ی راهی زیرزمینی به هم مربوط می شوند. قوس این کانال ارتباطی، در بعضی جاها با خشت ساخته میشود، تا از ریزش جلوگیری به عمل آید. قنات در حدود یک متر بلندی و همین اندازه پهنا دارد و طبعاً ساختنش زحمت و دقت زیادی لازم دارد. یک نفر خارجی از دیدن یک چنین کار خوب و سختی، از مردم تنبل و بی تفاوت ایران، در شگفت می ماند.
(کویرهای ایران، سون هدین، ترجمه پرویز رجبی، انتشارات انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، صفحه ۲۹۰)
اما احتیاج جدا از این مسائل است و اگر آدمها می خواهند که زندگی بکنند، بایستی با مشکلاتی که زاییده طبیعت است، مبارزه بکنند. در مبارزه در راه هستی شعور و تیزبینی آنها هم، درست در جهتی که لازم است، تکامل مییابد.آنها دقت میکنند، که آیا زمین منطقه ای برای زراعت مناسب است یا نه و آیا شیب اطراف آهسته و یکنواخت به طرف منطقه مورد نظر سرازیر است و آیا در منطقه ای که باید مادر چاه کنده شود، آب یافت میشود، یا نه. آنها پس از اینکه کاملاً معتقد میشوند که همه شرایط در یک جا جمع است، شروع به ساخت دهکده ای مانند چوپانان میکنند. بر خلاف سایر روستاها، چوپانان محتاج باران نیست. چه باران بیاید و چه نیایید، آب قنات نمی برد. چون آب قنات به جریان آبهای زیرزمینی مربوط است و در نتیجه آب همیشه در قنات وجود دارد.
مقنیها و پیمانکاران ساخت قنات از نشانه هایی در زمین به وجود آب پی میبردند و پس از بارها و بارها آزمایش و خطا و حفر چاه گمانه از رسیدن آب اطمینان حاصل می کردند. کرجی دانشمند و ریاضی دان ایرانی در این خصوص در کتاب استخراج آبهای پنهانی اینگونه بیان کرده است:
تعریف کوهها و سنگهایی که بر وجود آب گواهی میدهند:
پس از آنچه بیان شد می گوییم: کوههای سیاه رنگ و پر نم که دارای سنگهای آمیخته با پل باشند، بر وجود آبهای درونی گواهی میدهند و بنا به گفته پیشینیان، پس از کوههای سیاه رنگ، در کوههای سبز رنگ و زر رنگ و سرخ رنگ که دارای سنگ نرم و متورق باشند و فرازشان پهن و مسطح باشد، از دیگر کوهها پر آب ترند.
هر چه سنگ کوه نسبت به خاکش افزونتر و سخت تر باشد، آب درونی آن کمتر میشود. در کوههای کوچک و منفرد آب وجود ندارد، مخصوصاً اگر سنگشان بسیار و سخت باشد، زیرا برف بر فراز آنها باقی نمیماند. بیشتر سلسله کوههای بهم پیوسته که مسافت زیادی از سطح زمین را پوشانیده اند و در میانشان دره هایی وجود دارد که برفها را تا فصل بهار و تابستان از آب شدن حفظ می کنند، دارای هر رنگی که باشند، پر آب هستند و اگر فرازشان پهن و مسطح باشد پر آب ترند. هر گاه صحراها و کوهها از سنگ سیاه متورق پوشیده باشد نشانه آب پنهانی است، و همچنین است وجود سنگ های فراوان و گونه گون و پراکنده و وجود سنگ های سفید و پراکنده بر سطح زمین. هرگاه بر سطح زمین صخره های قائم از خاک برآمدهای وجود داشته باشد، نشانه آب پنهانی است.
(استخراج آبهای پنهانی، ابوبکر محمد بن الحسن الکرجی، قرن پنجم هجری، ترجمه حسین خدیو جم، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، چاپ دوم ۱۳۷۳، صفحه ۴۱)
شناختن زمینهایی که در درون آنها آب است:
مقنی ای که نشانه های آب پنهانی را بر سطح زمین نشناسد در کار خود ناقص است. از اشیایی که بر وجود آبهای زیرزمینی گواهی میدهند و چون نگرنده در آنها دقت کند برای شناختن آب کفایت میکند، سخن گفتم. پس از آن بحث میگوییم: نمام زمینهایی که به ریشه کوههای وصف شده متصل باشند دارای آب پنهانی هستند.
(استخراج آبهای پنهانی، صفحه ۴۲)
گیاهانی که بر وجود آب گواهی میدهند:
از این دسته است: خرفه و لوخ و تاجریزی و پونه آبی و ترشک و کرفس آبی و گیاهی شبیه به بنفشه که خوش بوی و خوش طعم است و گرگ تیغ نازک شاخه و راست بالا و نی نازک میان پُر و گاوزبان و کنگر و فاشرا(مار دارو) و پرسیاوشان و گزنه و شیرین بیان و اکلیل الملک و علفق که عبارت است از لیف حلفا و درخت بنه و علف بوریا و پنج انگشت و خارشتر و هویج صحرایی و کلم صخرایی و علف هفت بند. خرمی گیاه بر سطح زمین نیز بر وجود آب گواهی میدهد، البته به شرط آنکه گیاه کشته و آبیاری نشده باشد.
(استخراج آبهای پنهانی، صفحه ۴۴)
شناسایی شیوه احداث کاریز:
کرجی، در مورد محل احداث قنات اینگونه نوشته است:
اگر از مطالبی که گذشت اطلاع حاصل کردی و خواستی کاریزی احداث کنی، و در جستجوی محل مناسب برآمدی، باید بدانی که بهترین محل برای حفر کاریز، جلگه های دامنه کوههایی است که دارای رطوبت و برف دائمی باشند، یا زمین هایی که میان دره های این کوه ها واقع شده باشند. پس از این دو محل صحراهایی که به سلسله جبال مرطوب و طولانی مربوط میشوند برای احداث کاریز مناسب و مفیدند.
اگر چنین موضعی برای حفر کاریز پیداکردی از آن چشم مپوش و اگر صحرایی پیدا شد که از کوه های نامبرده بدور است ولی دارای گیاهان شاداب فراوان است و سبزیهایی که بر وجود آبهای زیرزمینی گواهی میدهند در آن زیاد است، به حفر بپرداز، زیرا مقدار آبهای پنهانی در زیر این زمین ها همیشه یکنواخت است و کمی برف و باران در کاهش آنها مؤثر نیست.
(استخراج آبهای پنهانی، صفحه ۱۳۹)
کرجی در باب تحویل کار قنات تازه احداث هم نکاتی دکر کرده که خالی از لطف نیست:
اما قنات تازه احداث شده باید که بر امتداد مستقیم حفر شده و بستر آن یکنواخت باشد و ارتفاع آب در همه جای آن به یک اندازه باشد، زیرا افزونی آب در یک نقطه از کاریزنشانه وجود نابسامانی و کجی در آن است. هرگاه قناتی نادرست حفر شده باشد، آبش در یک نقطه راکد می ماند و در نقطه ای دیگر بسرعت جریان پیدا میکند. مخصوصاً اگر خاکش سست باشد، سرانجام ریزش میکند و قنات ویران میشود.
همچنی در کرجی در مورد نگهداری از قنات مینویسد:
اما لایروبی و تنقیه، در حکم زندگی قنات محسوب میگردد و کارشناسی که می خواهد مزد لایروبی را تخمین بزند باید پیش از شروع کار داخل قنات شود و از محل دیدن کند.
(استخراج آبهای پنهانی، صفحه ۱۶۲)
پس از آنکه مقنی لایروبی را تمام کرد، کارشناس پایین میرود و کار او را از اول تا آخر بررسی می کند و تقویم میکند.
در گذشته بعضا مرسوم بوده که بر اساس گل جمع آوری شده از قنات و وزن کردن آن مزد می دادند که کرجی این کار را صحیح نمی داند و میگوید کارفرمایی که از چاه پایین نمیرود تا کار مقنی را از نزدیک بررسی کند، فردی فریب خورده و بی احتیاط و سهل انگار است.
باستانی پاریزی در کتاب از پاریز تا پاریس می نویسد:
اما ایرانی و شرقی همه نبوغ و هوش خود را طی هزار سال صرف این کرد که چگونه از خاک و از دل زمین یک قطره آب بیرون آورد. اینکه می گویم کار ما زیر زمین است و کار آنها(غربیها) روی زمین، هرگز اغراق نیست. به حساب یک فرنگی که چندان بی راه هم نیست، حدود ۳۵۰۰۰ کیلومتر قنات در زمین حفر کرده ایم و شاید بیش از مترو پاریس و لندن خاکبرداری کرده ایم. فکر کنید چقدر کار شده است. همه اسمهای این قنوات آن قدر قدیم و دیرینه است که از عهد باستان و هخامنشی پیشتر میرود. قنات گنجعلی خان و مادر چاه آن ۱۴۵ متر عمق دارد. در گناباد یک قنات بی سر و بن هست که می گفتند در قدیم سوار با اسب از داخل آن می گذشته است. میدانید یعنی چه؟ این برای آن نبوده که آن قدر خاک بردارند که سوار بگذرد، برای عبور یک جوی آب چنین خاک برداری لازم نیست. مقصود این است که قنات در طی هزاران سال صدها بار ته زنی و تنقیه شده و هر بار که زه پایین نشسته، یک قشر خاک و گل تازه از آن برداشته اند و لای روبی کرده اند و طبعاً ممر و مسیر آن به تدریج آن قدر گشاد و موسع شده که یک روز سوار با ابش توانسته در آن عبور کند.
(از پاریز تا پاریس، ۱۳۶۳، تهران نوین)
روش تقسیم آب قنات:
در ایران از زمان های باستان، به ویژه در روزگار ساسانیان، ثبت املاک و آب ها در دفترهای دولتی دیوان خراج و دیوان آبیاری مرسوم و شناخته شده بود و نام کشتزارهای دولتی و اربابی را در دفترهای دیوان خراج و حق آبه ها را در دفترهای دیوان “کست فزود”مینگاشته اند. تا آنجا که از منابع میتوان اطلاع یافت، چنین به نظر میرسد که در دوره ساسانیان؛ دست کم در نوشتار، به حقوق قانونی کشاورزان توجه میشده. راجع به اقسام قنات ها و جداول (نهرهای) آب و اسلوب سد بندی و بازرسی کاریزها و نگهداری و شرایط استفاده از آنها احکامی وجود داشته است.
(در آمدی بر سیر تاریخی پدیده قنات و نقش تمدنی آن در نجد ایران، دکتر غلامرضا فرهمند)
برای توزین و تقسیم آب قنات در هر منطقه واحدهای مختلفی در گذشته به کار میرفته است. در قنات بلده واحد تقسیم بر معیار فنجان بود.
فنجان یک ظرف به صورت نیمکره میباشد که معمولاً از مس ساخته شده و در وسط آن یک سوراخ قرار دارد. برای اندازه گیری با فنجان یک ظرف نسبتاً گود را که آن هم از مس میباشد و ظرفیت آن در حدود ۱۰ تا ۲۰ لیتر است پر از آب میکنند و فنجان را روی آن قرار میدهند. آب بوسیله سوراخ فنجان داخل آن شده و به محض اینکه فنجان پر از آب شد پایین می افتد. مدت زمان لازم برای پر شدن فنجان بستگی به تنگی و گشادی سوراخ آن دارد یعنی اگر سوراخ فنجان گشاد باشد در زمان کمتری فنجان پر از آب خواهد شد و برعکس اگر سوراخ تنگ باشد زمان بیشتری طول خواهد کشید. مدت زمان یک فنجان برای قنوات مختلف و نواحی مختلف خراسان جنوبی متفاوت است. در شهرستان بیرجند مدت زمان یک فنجان برای فنات بیرجند 12 دقیقه، برای قنات گُل( از توابع بیرجند) ۲۴ دقیقه و برای ده نقاب(از توابع بیرجند) ۱۲ دقیقه است. در قاین مدت زمان یک فنجان از قنات جعفرآباد ۱۰ دقیقه است. در شهرستان فردودس مدت زمان یک فنجان برای قنات بلده برابر ۳ دقیقه است. در شهرستان بشرویه مدت زمان یک فنجان برای قنات ابوجعفری برابر ۶ دقیقه است.
(قنات میراث ماندگار، بسیج سازندگی خراسان جنوبی، ناشر فکر بکر تهران، ۱۳۹۱)
هر بار که به نقطه ای از ایران سفر می کنم، بزرگی و تنوع این سرزمین مدهوشم می کند… ایران تمامی ندارد…