Citadel Village (Among city, South Khorasan Province)
از بارزترین و به یاد ماندنی ترین مکانهای سفر ما به خراسان جنوبی روستایی بود کوهستانی، محصور با باغات زرشک و قلعه ای در بلند ترین نقطه ی روستا؛ در بدو ورود به فورگ، روستا را خالی از سکنه یافتیم و این خلوتی عجیب برای ما که بدون ماشین شخصی به آنجا رفته بودیم کمی نگران کننده بود.










Forg is a village in the ancient region of Qahistan (کُهِستان) About 12 km southwest of Asadiyeh city and 100 km east of Birjand, the capital of South Khorasan province.
Ghohestan is a part of the Iranian plateau, which is located in the south of Khorasan. Encompasses. In the travelogues of Marco Polo and Naser Khosrow, this mountainous region is mentioned.
When we arrived in the village, it was right in the middle of the barberry harvest, and the red color of the high barberry everywhere adorned the gardens and villages, and that was why when we entered the village we felt that the village was deserted because it was almost deserted. All the people had gone to the gardens to harvest.
We started the tour in Forge by seeing Forge Castle. This vast castle dates back to the Afshari period. You have to spend a lot of time to see it in full; The best place to see the whole gardens and village is this castle.
Lt. Col. Rustam. خارگات حدود سال های ۱۳۰۷ تا ۱۳۰۸ هجری شمسی معاون و مسئول امور پزشکی کنسولگری انگلستان در سیستان و بلوچستان بود که در این مدت به طور گسترده ای به سرتاسر ایران سفر کرد و رنجی فراوان، برای بازدید از تمام آثار کوچک و بزرگ مربوط به گذشته و یادداشت برداری دقیق از آن ها متحمل شد. در بخش ابتدایی سفر که ایشان از زاهدان راهی بیرجند و اطراف می شوند از فورگ بازدید نموده و نکات جالبی را راجع به این منطقه در کتاب خود نوشته است:
دومین منطقه دیدنی اطراف بیرجند، فورگ است که پس از بازدید آن به آب ترش بر می گردیم. کل سفر با اسب انجام می شود و توصیه می شود که سفر به صورت چرخشی باشد، ابتدا از آبِ ترش از راه کلات میرزا به فورگ باید رفت و سپس از مسیر بوزان باید برگشت.
فورگ در شانزده کیلومتری آب ترش در ناحیه سنی نشین طبس(توضیح نویسنده وبلاگ: نام این منطقه نیز طبس بوده که با طبس فعلی اشتباه نشود) Is. پرسی سایکس(توضیح نویسنده وبلاگ: ژنرال انگلیسی که حدود ۸ سال در ایران سفر کرد، سفرنامه وی با نام ده هزار مایل در ایران در سال ۱۹۰۲ میلادی یا ۱۲۸۱ شمسی به رشته تحریر درآمده است.) می گوید که هنگام تصرف شهر توسط حاکم قاین، تعداد افغان های آن بیشتر از ایران بوده است. ناحیه سنی نشین حدود شصت دهکده با جمعیت تقریبی ۱۵ هزار نفری دارد که در دشت جاصلخیز قرار دارد و بیرجند را با گندم و علوفه آذوقه رسانی می کند. این منطقه در ۶۴ کیلومتری شرق بیرجند در مسیر هرات واقع است و قلعه ای بر روی تپه ای کوچک دارد که در میان کوه های شمالی و غربی است. کوه دیگری در جنوب قلعه قرار دارد که در جهت مخالف دره است. این قلعه را حدود ۱۸۰ سال پیش میرزا بقا خان بنیان نهاد.
در میان این دره باریک، کوهی دندانه ای شکل با حدود ۱۵۰ متر ارتفاع قرار دادرد که نوک آن قلعه ای بزرگ و بی قاعده ساخته شده است. آوازه ی فورگ همانند طبس به دلیل نفوذ ناپذیر بودن قلعه و استحکاماتش بوده است و اینکه حاکم آن در دوره های متناوب سر به شورش می گذاشته است. برای سال ها این نوع شورش ها با چشم پوشی حکومت مرکزی همراه بود تا زمانی که توانایی حمل ابزار جنگی به بالای تپه ها و شلیک توپ به سمت قلعه فراهم شد.
در حال حاضر قلعه کاملا متروک است و ساختمان آن، یک شکل هندسی متوازی الاضلاع با سه ردیف دارد. پایه و نیمه ی پایین دیوار و خانه ها از آهک و سنگ و قسمت بالایی دیوارها و برج و باروها، مخلوطی از سنگ، گل و آجر هستند و به قطعات ریزی خرد شده اند. در گوشه ها، برج های مدور سنگی و دریچه دیده بانی تعبیه شده است. دروازه قسمت شرقی به خانه های دهکده احاطه شده و مردی کلید دار آنجاست. در داخل قلعه سه آب انبار وجود دارد، اما در طول دیدار من، سنگ هایی در داخل آن ها افتاده بود و دهانه آنها بسته شده بود. آب آشامیدنی قلعه را یک قنات سرپوشیده از یک چشمه در یکی از کوه های غرب شهر تامین می کرد. از بالای قلعه، منظره ی اطراف بسیار زیباست: کوه های مرز افغانستان در شمال قلعه و در امتداد یک بیابان خشک و همچنین کوه های بزرگی در غرب و جنوب قلعه به خوبی دیده می شوند. در حالی که در شرق قلعه دره ای با سبزی کاری فراوان، باغ های سرسبز و درختانی همانند گردو و زرشک دارد که میوه ی آنها به مقدار زیادی چیده و به شرق صادر می شوند.یادداشت های زیر درباره قلعه فورگ را C.P. Skrine به من داده است: (توضیح: ایشان از سال ۱۹۱۶ تا ۱۹۱۹ وی معاون کنسول انگلیس در کرمان ، ایران بوده است)
قلعه ی فورگ در دوره حکمرانی نادرشاه، از میرزا زکی خان به میرزا رفیع خان به ارث رسید. او قلعه ی بزرگ و قنات عمیقی در منطقه سنی نشین بنا کرد. میرزا رفیع خان علیه حاکم قاین قیام کرد که در آن زمان امیر محتشم، پدر شوکت الملک بوده است. حدود هفتاد سال پیش، میر اسدالله، فرماندار سر بیشه، با نیرنگ و خیانت به قلعه فورگ چیره گشت. داستان بدین گونه است که او یکی از افراد رفیع خان را فرا خواند. سپس در شب چهل مرد از دیوارهای شمالی قلعه بالا رفتند و با کمک فرد خائن، میرزا رفیع خان را در خواب به قتل رساندند. تنها پسر رفیع خان به نام محمودخان در خانه ای در قسمت جنوب شرقی بود که قاتلین برای او پیغام فرستادند که پدرش بیمار شده است. محمود خان از دروازه امنیتی گذشت و تا از دروازه عبور کرد او را دستگیر کردند و پاهایش را با طناب بستند و بد درون دره اداختند که نهایتا در رودخانه ته دره غرق شد(توضیح نویسنده وبلاگ: رودخانه ای که در حال حاضر وجود ندارد). رفیع خان ده دختر داشت و پسر دیگری نداشت. همسر باردار او به هرات گریخت و پسری به نام محمد رفیع خان کوچک را به دنیا آورد که در سن ۲۲ سالگی از هرات به تهران آمد و سندی از شاه گرفت و همراه با ارتشی به فورگ برگشت. ابتدا به سربیشه رفته و میر اسدالله را دستگیر کرد و سه بار در کوچه ها بر روی زمین کشیدند تا کشته شد. سپس فورگ را تسخیر کرد. بعدها امیرخان پدر محمد ابراهیم شوکت الملک، چهار عدد تفنگ آورد و به صورت پنهانی در نقاط دیده بانی کار گذاشت و در پایان توانست قلعه را پس بگیرد. محمد رفیع خان، هنگام تبعید به تهران در نزاعی در جاده کشته شد.
تعداد کارگاه قالیبافی در شهر کوچک فورگ قرار دارد و همینطور که گفته می شود معادن مس متروکی در کوه های نزدیک شهر وجود دارد.
کتاب راهنمای سفر به ایران. رستم خارگات. Translation: حمیدرضا پور برات، ساراسادات مکیان. انتشارات مهکامه. ۱۳۹۶































در فضل زرشک گشت و گذار در باغهای زرشک بسیار فرحبخش خواهد بود مخصوصا اگر صاحبان باغ شمارا به خوشه ای زرشک مهمان کنند.
تقریبا تمام اهالی فورگ اهل تسنن هستند، با اتمام روز رفته رفته اهالی به روستا بازگشتند و هنگامه ی اذان مغرب شلوغ ترین زمان روستا بود.
طرح بازسازی روستا و احداث اقامتگاه بومگردی در فورگ شروع شده است و تقریبا تمام معابر سنگفرش و بهسازی شده بودند، اما اقامتگاه بومگردی فورگ هنوز به بهره برداری نرسیده بود و ما شب را در خانه ی یکی از اهالی روستا بسر کردیم.






