از نخلستان های دامن تا بمپور کهن(ایرانشهر، استان سیستان و بلوچستان)
با زابل و هامون در سیستان شروع کردیم و بعد از گذر کردن از زاهدان، میرجاوه و خاش در بلوچستان، حالا راهی ایرانشهر هستیم… ایرانشهر و بمپور برگی از تاریخ این استان پرجاذبه و معرفی نشده هستند.
از خاش تا ایرانشهر تقریباً ۱۵۰ کیلومتر فاصله و جاده خروجی از خاش تا کمی بعد دو بانده است و پس از آن جاده های دوطرفه استان از سر گرفته می شود. هوای مطبوع شهر خاش که تقریباً ۱۴۰۰ متر از سطح دریا ارتفاع دارد را کم کم فراموش می کنیم و رفته رفته با نزدیک شدن به ایرانشهر هوای گرم خودنمایی می کند.
روستای دامن، مرکز دهستان دامن در ۳۰ کیلومتری ایرانشهر، اولین مقصد ماست. این دهستان با داشتن موهبتی چون رود دامن سیراب شده و تا چشم کار می کند نخلستان، و در بین این نخلستان ها مزارع پیاز، باقالی و گوجه و حتی برنج نیز دیده می شود.
نوروز است و در اینجا فصل بارور کردن درخت خرما می باشد، مردانی که سخت مشغول انجام این کار هستند برای کمک به گرده افشانی، خوشه های داخل غلاف درخت نر را بر روی درخت ماده می گذارند. در برخی مناطق گرمسیر تر این کار در اسفند ماه انجام می شود.
با ادامه مسیر از دروازه معروف دامن نیز گذر می کنیم و به سوی ایرانشهر می رویم. مقصد مرکز شهر است. جایی که قلعه ناصری در آن جا واقع شده است. منطقه ای شلوغ که بازار ایرانشهر نیز در همین نزدیکی است.
قلعه خشتی ناصری که حالا از آن چیزی جز حصار باقی نمانده و متاسفانه تخریب شده به واقع یکی از قلعه های بزرگ استان سیستان و بلوچستان پس از بمپور است که ساخت آن به دوره قاجار باز می گردد و مقر حکومتی بلوچستان بوده و در دوره های دیگر استفاده نظامی نیز داشته است، این مکان در گذشته کاربری مدرسه داشته تا زمانی که بنا به تصمیمی عجیب کاملاً فضای داخلی تخریب گردید.
مساحت زیاد این قلعه مربع شکل حکایت از مجموعه ای کامل دارد. از قلعه که خارج می شویم، آنسوی خیابان محل توقف ماشین های بمپور است.
ظهر است و سوزش تابش خورشید در ایرانشهر حوصله را کم می کند. از راهنمایان میراث که در قلعه ناصری بودند اطلاعات جسته گریخته ای از روستاهای بمپور گرفتم و از تپه های شنی اطراف گفتند. ولی زمان و هوا اجازه گشت بیشتر نمی داد. با اینحال می بایست این بخش از سفر را قبل از رفتن به سرباز کامل کرد.
راهی بمپور می شویم. از مرکز شهر ایرانهشر تا قلعه بمپور ۲۷ کیلومتری مسیر در پیش است. تابلوی زنگ زده و بی جانی معرف مکانی با نام قلعه بمپور است و به کاوش های باستانی اشاره دارد. در کتابچه میراث می خواندم که این تپه که قلعه بر آن بناشده مصنوعی است و تاریخ آن خیلی مشخص نیست، و اشاره به دوره نادرشاه افشار شده و گمانی زده که قدیمی تر از آن دوران است.
از تپه خاکی که بسیار خاک آن نرم است بالا رفته و حرارت خاک را روی پای صندل پوشیده حس میکنم. حصار خشت و گلی را گذرانده و حالا در مرکز قلعه بمپور هستیم. جستجوهای پراکنده تاریخ منطقه را حتی تا ساسانیان عقب رانده است. با این همه این دژ مرکز مهمی بوده که سال ها مقر حکومت نیز بوده است و تا همین صد سال اخیر محل جدال نیروهای حکومتی و حاکمان محلی بوده که اینچنین ویران شده است.
دنبال کردن آثار تاریخی و باستانی در این استان بسیار سخت است. تعدد آثار، فواصل جاده ای زیاد، تخریب شدید آثار -به گونه ای که برای بازدید کنندگان عادی چیز قابل عرضه ای باقی نمانده است- و کمبود اطلاعات راجع به آنها بسیار مشهود است. امیدوارم روزی با راهکاری مناسب و کم هزینه پتانسیل های خاموش به فرصت های گردشگری تبدیل شوند. به ایرانشهر باز می گردیم و خود را برای رفتن به یکی از زیباترین شهرستان های استان یعنی سرباز آماده می کنیم…
برای آشنایی بیشتر با منطقه و جاده ها فایل GPS در Wikiloc قرار داده شده است.
هر بار که به نقطه ای از ایران سفر می کنم، بزرگی و تنوع این سرزمین مدهوشم می کند… ایران تمامی ندارد…
پدر مادر من جوونیهاشونو تو سیستان گذروندن، واسه همین همه ما برادر خواهرها(هرچند اونجا رو ندیده باشیم) عرق خاصی به سیستان داریم
مامانم میگه وقتی ساکن ایرانشهر بودیم جمعه ها میرفتیم دامن… یادش بخیر
درود بر شما
البته ۴۵ سال پیش
قاسم گچساران
سلام ٬تو عمرم یه بار رفتم ایرانشهر درسته ۱۹۰۰ کیلومتر از شهر ما دوره ولی جای قشنگیه تو این بیست روز بهم خوش گذشت .درود ایرانشهر
درود
بله همه جای ایران عزیز قشنگ و دیدنی است
واقعاا شهرستان بمپور محل خودم زیباست
ناامن ترین شهرکشورایرانشهر
امنیت یک موضوع نسبیه و مطلق نمیشه نظر داد.